راستا نیوز – محمد باقری : اقوام و ایلات در گستره ایران زمین و در چهارچوب جمهوری اسلامی ایران، دارای حقوقی مشروع و قانونی می باشند که در همین راستا در قانون اساسی به مثابه قانون مادر و مرجع ، تمام اقوام با تاکید بر حفظ انسجام ملی ، برخوردار از حقوق و تکالیفی قومی هستند. به گونه ای که مقنن در اصل ۱۵ قانون اساسی دایره شمول این حقوق را تعمیم داده و اذعان داشته که:( زبان و خط رسمی و مشترک مردم ایران فارسی است.
اسناد و مکاتبات و متون رسمی و کتب درسی باید با این زبان و خط باشد ولی استفاده از زبانهای محلی و قومی در مطبوعات و رسانه های گروهی و تدریس ادبیات آنها در مدارس، در کنار زبان فارسی آزاد است. )این امر نشات گرفته از اراده حاکمیت در راستای ارج نهادن به حقوق اقوام می باشد.هرچند که در راستای اعمال این اصل از قانون اساسی توسط برخی منتقدین،همواره موانع زیادی ایجاد شده و هیچ گاه شاهد اجرای کامل و دقیق این اصل در عینیت و عالم خارج نبوده ایم.اما این ظرفیتها نشان دهنده پویایی قانون اساسی و پتانسیل های موجود درآن است.در این راستا و با درک این مهم،اقدامات شایسته دیگری نیز صورت پذیرفته است. نظیر آنچه که ریس جمهور محترم دولت یازدهم با پیش بینی ردیفی خاص در چارت اداری دولت خود ،سمت دستیار ویژه رئیس جمهور در امور اقوام و اقلیت های دینی و مذهبی را پیش بینی نموده است(صرفنظر از توفیق یا عدم توفیق این نهاد که در حوصله این نوشتار نمی گنجد.) و همچنین ایشان در وعده های انتخاباتی خود در راستای تحقق شایشته تر حقوق اقوام ،مطابق اصل پیشگفت قانون اساسی وعده هایی به اقوام داده است که تا کنون محقق نگردیده اند.
با ذکر این مدخل و مقدمه به این نتیجه خواهیم رسید که بستر تقنینی و اداری برای پیگیری مطالبات قانونی و مشروع فعالان قومی، در نظام حقوقی و اداری ایران پیش بینی شده است.اما متاسفانه با توجه به تحولات منطقه و همچنین شیوع تبلیغات مخرب و مضر که منتهی به بروز و تشدید پدیده قوم گرایی با قرات رادیکالی و افراطی در بین برخی اقوام گردیده و تجلی آن بروز اقدامات خشن و کور تروریستی در برخی نقاط کشور عزیزمان است.در این بین و با استقبال برخی کج اندیش و داغ نمودن بیش از حد کوره قوم گرایی این حس دستخوش بازی شیطانی مروجان ایدولوژی های التقاطی برون مرزی که امروزه به وفور شاهد برافراشتن پرچمهای دروغین شان در منطقه هستیم ،شده است.وبا بهره گیری از این آب گل آلود اهداف باطل خود را که همان ایجاد چالش و ضربه به انسجام ملی جمهوری اسلامی ایران است را پی میگیرند.
در این برهه متاسفانه شاهد بروز روزافزون پدیده قوم گرایی افراطی و فرا قانون در مقابل عوامل انسجام زا نظیر احساسات و اندیشه های اسلامی و ایرانی می باشیم.و این تهدیدی است بالفعل و بالقوه برای تمامیت ارضی و امنیت ملی کشور عزیزمان.به نظر می رسد در این بین نقش فعالان معتدل قوم گرا با مدنظر قرار دادن اولویت اتحاد و انسجام ملی در کنار تقویت ابزارهای حمایتی و قانونی بیرونی در این امر بسیار حساس و تعیین کننده است.چرا که این طیف به دلیل داشتن تعلقات خاطر مشترک (و البته معتدل و میانه) دارای جایگاه و نفوذ قومی و ایلی بوده و کلامشان در عشیره و قومشان از نفوذ نسبی برخوردارمی باشد.شایسته است که این افراد با وجود تمام نقاط ضعف و خلاهای حمایتی موجود، به رسالت شهروندی خود به نحو شایسته عمل کرده و پیش از وقوع خسارات جبران ناپذیر دیگر وارد کارزار شده و اهتمام تام در ترویج مطالبات قانونی و منطقی قومی خود داشته باشند. و به دور از تعصبات کاذب به ترویج اصولی و منطقی آن و همچنین تغییر این الگوی رفتاری غلط و بی خردانه اقدام نمایند.