راستا نیوز / سحر طاهری: با اندک تامل بر ظهور تا افول برخی پدیده های اجتماعی،اعم از جریان های تند و بی هدف و کور تا جریان های مدون و با اتاق فکر ،همواره به اشتراکاتی پی خواهیم برد.و آن هم عوامل موثر در بروز و شیوع و همه گیر شدن آن جریانات است.نوعی نارضایتی نهادینه شده از شیوه خدمات ارایه داده و یا شرایط ناعادلانه در عرضه آن اقدام است. با جابجایی بیمارستان ۲۲بهمن و از رونق افتادن برخی از محلات حاشیه ای شهر تبعات گسترده ای دامن گیر اهالی آن مناطق شد.بگونه ای که در اعتراضات خود همواره از بی هویت شدن مکان زیست خود که معروف به محله۲۲بهمن بود به شدت ناراضی بودند.زیرا که عامل هویت بخش و نام دهنده آن محل از میان برداشته شده بود .پس از مدتی، این اقدام تبدیل به بهانه ای برای برملا کردن برخی اغراض سیاسی رقیبان نماینده اسبق مسجد سلیمان شد.تا جایی که مسیولین شهری در پاسخ به اسرار بر مطالبات اهالی ، بقایای جامانده از بیمارستان سابق را تحت عنوان مجتمع درمانی ۲۲بهمن نام نهاده و با این اقدام اندکی از التهابات آن منطقه بطور مقطعی کاسته شد.اما پس از گذر اندک زمانی، نبود پزشک کافی و نیمه تعطیل شدن مکان جدید ، امید اهالی را نیز برای شکوفایی مجدد آن مکان تبدیل به ناامیدی و بی اعتمادی کرد.این امر در کنار انتظارات برآورده نشده کل شهروندان مسجدسلیمانی از برخورداری از عدالت در حوزه مسایل درمانی و آسیب های جبران ناپذیر مالی و جانی برخی خانواده های مسجدسلیمانی ناشی از نبود و یا کمبود امکانات درمانی مناسب و پزشک متخصص و فوق تخصص، باعث بدبینی و رواج نوعی اعتراض همیشگی از سیستم درمانی حاکم بر نظام سلامت شهر گردید.در این بین تلاشهایی برای ارتقا سطح خدمات در حوزه سلامت شهروندان صورت پذیرفت که بنا به دلایل عدیده ای ، از جمله تغییر زود هنگام مدیران و ضعف دستگاههای ناظر و پیشگیری کننده مربوطه و ناکارمد بودن برخی تیم های مدیریتی در این حوزه چندان در ایجاد رضایتمندی نسبی موثر نبوده است.
این ماجراها واعتراضات جسته و گریخته به شرایط موجود ،ادامه داشت تا بمب خبری کشف هویت جعلی پزشک در تنها بیمارستان دولتی و عمومی شهر به صدا در آمد و بستر برای فوران اعتراضات مردمی مهیا شد. به گونه ای که گویی زخم کهنه همه شهروندان سرباز کرد تا شراره های آتشفشانی آن از بهارستان و نمایندگان پارلمان سرباز کرد. کمپین اعتراض آمیز تشکیل شد و مقالات و مصاحبه ها و اخبار زیادی نگاشته شد.فضای مجازی مملو از صحبت هایی در این خصوص بود.همه به نوعی خود را آسیب دیده و محق در اظهار نظر ولو پرخاشگرانه و غیر فنی و کارشناسانه، میدانستند.دیری نپایید که با مداخله دستگاه های امنیتی،قضایی و انتظامی ، کمی از جار و جنجالهای اولیه کاسته شد.گویی این حرفها و اعتراضات پرسابقه می بایست در جایی تخلیه شوند.
حالا اما بیشتر فعالان اجتماعی که درگیر ابعاد گسترده و در پی یافتن پاسخ سوالات متعدد و ظاهرا بی جواب خود در خصوص چرایی و چگونگی وقوع این اتفاق ناگوار و کم سابقه بوده اند ،مترصد و منتظر اعلام نظر از سوی مراجع رسیدگی کننده اند.
می خواهند ببینند چه تصمیماتی از سوی دانشگاه علوم پزشکی اهواز و شبکه بهداشت و درمان مسجدسلیمان و همچنین دستگاه های قضایی اتخاذ خواهد شد و عامل یا عاملین و قاصرین و اهمالکاران این حوزه چه عقوبتی در پیش خواهند داشت.آیا تصمیم هایی که در آینده توسط مسئولین امر گرفته خواهد شد میتواند پایان دهنده این بی اعتمادی و نارضایتی مردم باشد و یا باز بر حجم نارضایتی آنها خواهد افزود.