راستا نيوز/ ندا الياسي: آموزش شهروندی از ارکان اساسی زندگی اجتماعی عصر حاضر است، و در جوامع صنعتی از طریق برنامه ریزی های متنوع به آموزش مهارت های زندگی می پردازد. یادگیری پارامترهای آموزش رفتار شهروندی به افزایش کیفیت زندگی جمعی و تقویت سرمایه اجتماعی می انجامد. این آموزه ها به تقویت اخلاق اجتماعی و بسط همبستگی اجتماعی یک جامعه در سطح محلی- ملی و جهانی منجربه می شود. آموزش شهروندی به عنوان یک واقعیت اجتماعی در ساختار فرهنگی جامعه در قالب سه شکل :امتناع شهروندی، امکان شهروندی و ایجاب شهروندی قابل مطالعه است. با توجه به اینکه هر جامعه ای با عنایت به زمینه های فرهنگی و ارزشی خود شهروندان خاص با خصوصیات ویژه پرورش می دهد؛و این امرضامن بقاء و تداوم حیات اجتماعی و میزان توسعه هرکشوری می باشد؛ باید آموزش های شهروندی حساب شده ای را برای تمام اقشار جامعه به طور وسیع در نظرگرفت که می توان آن را از رسمی ترین نظام آموزش کشور یعنی آموزش و پرورش آغاز کردموزش وتربیت شهروندی سرمایه گذاری برای آینده مورد نظر کشور در تمامی ابعاد است، برای اینکه شهروندان جامعه را به حقوق شهروندی شان آشنا کنیم،و از شهروندان جامعه این انتظار این را داشته باشیم که متعهد و مسئول باشند،ازهمان دوران کودکی مشارکت کردن در زمینه های مختلف را ترویج دهیم و یا به طور کلی در هر جامعه ای ارزش ها ، طرز تلقی ها، بینش ها و مهارت ها به همراه الگوها و روش های مشارکت در زندگی جمعی یا مدنی به شکل ویژه ای منتقل کنیم؛ پس نیازمند آموزش شهروندی و تربیت شهروندمداری می باشیم. آموزش شهروندی با ارتقاء فرهنگ شهروندی ارتباط مسقیم دارد، این مولفه در جهت دادن رفتار شهروندان و کیفیت مشارکت آنان در امور جامعه به عنوان یکی از الزامات اساسی سرمایه اجتماعی و شاخص های توسعه فرهنگی یافتگی نقش موثر دارد. در واقع آموزش شهروندی به عنوان یک واقعیت فرهنگی همراه با عناصر کلیدی آن همواره در طول تاریخ زندگی اجتماعی انسان که به استقرار فرهنگ می انجامد نقش بارزی می تواند داشته باشد. امروزه این آموزش ها در تعیین جایگاه فرد در جریان توسعه یافتگی در بستر جهانی شدن از ضرورت های دستیابی تلقی می گردد.
اگر آموزش شهروندی را در راس برنامه های آموزشی بدانیم و به تبع آن در پی شناخت عوامل جا انداختن و نهادینه شدن فرهنگ شهروندی و حقوق شهروندی باشیم،بدون شک نظام آموزش و پرورش در کنار عواملی همچون نهاد خانواده،نهاد رسانه ها و … از مهم ترین نهادهای شکل دهنده فرهنگ شهروندی در جامعه خواهند بود.نظام آموزش و پرورش بویژه از این بابت که تعداد زیادی از شهروندان همان جامعه در برهه زمانی حساسی از عمرشان در آن عضویت دارند و با داشتن برنامه ای مدون و هدف دار و علمی می توان تا حد مناسبی پایه های ذهنی نهادینه کردن فرهنگ شهروندی و حقوق شهروندی در جامعه آینده را بنیان گذاشت.
آموزش شهروندی منجربه به تحکیم و تقویت نظام ارزشی مهارت های شهروندی در جهت استحکام دموکراسی و مشارکت پایدار شهروندان می گردد. این مولفه ضامن بقاء و تداوم حیات اجتماعی و میزان توسعه همه جانبه جوامع صنعتی و روبه پیشرفت است. چنین تربیتی از همان آغاز طفولیت نوعی اعتماد به نفس و رفتارهای مسئولانه را از نظر اجتماعی و اخلاقی بوجود می آورد. می توان راهکارهای زیر را برای آموزش شهروندی پویا و پایدار چنین بیان نمود:
1 – برای اینکه آموزش های شهروندی با تمام ابعاد آن به عنوان یک واقعیت اجتناب ناپذیر در اذهان شهروندان از همان دوران کودکی تا بزرگسالی نهادینه گردد باید همواره از منابع “اخلاقی- فرهنگی- اجتماعی- سیاسی- حقوقی و…”که پایه های قدرتمند ساختار فرهنگی را در بین شهروندان تقویت می کند مورد توجه برنامه ریزان و متخصصان اجرایی مدیریت سیاسی و شهری جامعه قرار گیرد.
2 – باید آموزه های متنوع شهروندی را برای تمام سطوح شهروندی متناسب با نیازهای “اجتماعی- روانی- اقتصادی- سیاسی- دینی و…” به صورت رویکردها و برنامه ریزی های “بلند مدت- میان مدت و کوتاه مدت” اجرا کرد.
3 – تلاش در جهت هدایت پژوهش های خردنگر در سطوح محلی- منطقه ای و حتی کلان نگر در سطح ملی برای شناخت سازوکارهای پارامتری آموزش شهروندی در قالب “تربیتی- پرورشی- اجتماعی- فرهنگی و روانی” و تلاش برای ارائه راه کارهای عملی و کاربردی آموزش های نهادینه شده شهروندی امری ضروری برای جامعه است
4 – باید در آموز ه های شهروندی برای هر سطحی از شهروندان به نیاز سنجی هویتی شهروندان توجه شود.
5 – درآموزش های شهروندی باید ابعاد مختلف آموزه های شهروندی به موزات هم در جهت تکامل بخشیدن به زندگی اجتماعی شهروندان تاکید شود.
6 – با توجه به اینکه جامعه ایران از تنوع فرهنگی و قومی در زندگی اجتماعی و فرهنگی برخوردارست، باید آموزش های شهروندی را یک سازه فرهنگی و اجتماعی در نظر گرفت که متناسب با رویکردهای ارزشی،بومی، و محلی آن خرده فرهنگ شهروندی باشد.
7 – با توجه به تحولات “تکنولوژیکی- اجتماعی- سیاسی- فرهنگی و اقتصادی” که جامعه روبرو است باید آموزه های شهروندی را پدیده ای پویا و دگرگون متناسب با شرایط جهانی دانست و دائماً به بازتولید فرهنگی و اجتماعی این مولفه توجه و اهتمام خاص داشت
8 – باید در برنامه ریزی های آموزش شهروندی ابعاد “حقوقی- سیاسی- فرهنگی- اخلاقی” شهروندان برای رسیدن به یک تعریف جامع و کامل از شهروندی مدنظر قرار گیرد.
9 – آموزش های شهروندی باید در راستای “خلاقیت ها- ابتکارها- خودشکوفایی” شهروندان و رفع نیازهای پایدار و همه جانبه شهروندی صورت گیرد.
شهروند در جامعه باید به صورتی صحیح نسبت به وظایف خود آگاهی داشته باشد تا بتواند از روشهای صحیح و منطقی وظایف خود را به انجام برساند.وجود اینچنین فرهنگ شهروندی نیز خود به خود نبوده و برای داشتن اینچنین شهروندان آشنا با حقوق و وظایف خود باید با برنامه ریزی پیش رفت.مخصوصاً که اگر همان شهروندان در سنین پایین زندگی و در دوران شکل گیری شخصیت در مدارس آماده یادگیری هر گونه محتوای آموزشی بوده و پایه شکل گیری جامعه آینده باشند.
منابع و ماخذ:
واقعیت اجتماعی شهروندی در ایران” مجله انجمن جامعه شناسی ایران
تربیت شهروندی”، فصلنامه نوآوری های آموزشی
فصلنامه تحقیقات فرهنگی، سال اول، شماره4
جامعه شناسی آموزش و پرورش” نشر روان تهران
نوابخش- ارجمند سیاه پوش،مهرداد- اسحق،1388، ” مبانی توسعه پایدار شهری” انتشارات جامعه شناسان، تهران